فرمانده‌اش برایم تعریف می‌کرد که علی خیلی وقت‌ها غذای خود را به یتیم‌خانه می‌برد، می‌گفت: یک بار دیدم تعدادی غذا در ظرف یک بار مصرف کناری گذاشته شده، پرسیدم جریان این غذاها چیست؟ گفتند:برای علی حسینی است. به چند نفر از بچه‌ها سپردم که مواظب باشند و ببینند که علی با این غذاها چه می‌کند. بچه‌ها هم مراقب علی بودند، تا اینکه ساعت دو شب غذاها را برمی‌دارد و به یتیم‌خانه می‌برد و این بچه‌ها مانند جوجه‌ای که از دهان مادرشان غذا می‌گیرند دور علی حلقه می‌زنند و دست و پای علی را می‌گیرند. شهید علی حسینی کاهکش

 @modafeanharam77


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مهراب خلافت ارغنون programer سردخانه صنعتي دکتر افضل طیبی هارمونی طبیعت اخبار جامع صنعت ساختمان آب و هوا و محیط زیست