در روز شهـادت بـرادرم .

ایشان با یک بلـدِ راه همراه مےشوند . هدف ، خانـه ای در بالای تپہ بـود ، بہ گفتہ بلدچی نقطه‌ای استـراتژیڪ بود ڪہ نبایـد سقـوط می‌کرد. با وجود ڪمبود آب و غـذا و مهمات، امیر و ۴نفر دیگر به بالای تپه بسمت خانہ رفتند.

حقیقتا امیـر آدم پای ڪاری بـود.

به محض ورود بہ حیاط خانہ، 

نفر جلوی امیر از ناحیه قلب مورد هدف 

تڪ تیراندازهای تروریست تڪفیـری 

قرار مے ‌گیـرد و زمین مے ‌خورد.

همرزم امیـر زنـده می ماند و 

امیـربرخلاف توصیه‌های همرزمانش

مبنے بر خطرناڪ بودن موقعیت بہ

ڪمڪ همرزم خود رفتہ و اورا از تیررس تڪ‌تیراندازهای تڪفیری نجات می ‌دهد 

کہ در این کار خود او از ناحیه سر مورد هدف تک‌تیرانداز تکفیری قرار میگیرد و دچـار جراحت سطحی می‌شود ، در ادامہ ، تڪفیری‌ها از سہ طرف بہ خانہ حملـہ ور مے ‌شـوند و امیر به تنهایی از یڪ اتاق بدون پنجره ، یڪ طرف را پوشـش می ‌دهد

بہ گفتہ شاهدان عینی ،

امیر با خواندن رجزهایی همچون 

«نحـن حیـدریه نحن قوّه حیـدریه ،

نحـن شیـعہ علی ابـن ابی طالب»

بالغ بر ۳۴ نفر از تکفیری ها را 

به هلاڪت می رسانـد .

تا اینڪه تکفیری ‌ها به پشت درب اتاق سنگر ایشان می‌رسند و یڪ نارنجڪ به داخل اتاق پرتاب می ‌ڪنند ولی امیـر نارنجک اول را به سمت خود تروریست‌ها باز پرتاب می‌ڪند. 

اما با انفجـار نارنجڪ دوم، 

ایشان به درجہ رفیع شهادت 

و آرزوی خود نائل می‌آیـد.

 راوی : ‌برادر شهیـد

پاسدار مدافع حـرم

شهید امیر لطفی

 @modafeonharem


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نجوا کنگان بنام پروردگار حي و توانا doris Joe Tarence نوین رایانه کولر گازی 30000 اجنرال طراحی سایت فروشگاهی حرفه ای Kathleen