به نام خدای شهیدان هر زمان که باهم شروع به حرف زدن میکردیم آخرای صحبتمون به شهادتش تموم میشد. همیشه میگفت:خیلی دوست دارم که پیکری نداشته باشم.نشونی نداشته باشم. بهش گفتم هم گمنامی دنیارو میخوای هم افتخار آخرت.من قبول نمیکنم منم دل دارم باید بیام سر مزارت.من بهترین چیزهارو برات میخوام مهدی که یکیش شهادته. -خندید و گفت:«من حبیبم الآن شهید نمیشم» ولی اگر شهید شدم،دوست دارم با پیکری خونی و زخمی و با صورتی کبود اربابم رو زیارت کنم . و بعدش این شعر رو زمزمه میکرد باید گذشتن از دنیا به آسانی باید محیا شد از بهر قربانی سوی حسین رفتن با چهره خونین زیبا بود اینسان معراج انسانیپ.ن: ارباب خیلی قشنگ خریدارش شد حرفت خریدار داشت آقامهدی.

شهید مدافع حرم مهدی حسینی

@zakhmiyan_eshgh


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ شخصی ابراهیم حجتی نژاد رمان پولینا Tulip مجله اینترنتی آهنگ چپاول دانستنی هایی در مورد سلامتی گلبرگ یاس تنها مسیر